جوان امروزی
دل تنگم ، خسته شدم ازاین دنیا دل تنگم ، دیگه تاقت ندارم بمونم تنها وقتی که تنهام دلم پرازغم می شه یه گوشه می شینه توگلوش بغزپرمی شه بی حالم ازاین دنیای پرازغم آخه دیگه نیست کسی دور و ورم می خوام بنویسم ازدل خودم شعربگم ازتنهایی دل خودم دوباره بخونم ازخودم دوباره تورودعوت کنم به دل خودم آیا تومی شنوی سخنم؟ آیاتومی بینی اشکم؟ گلویم بغض سنگینی دارد ودلم ازبغض گلویم سخت گرفته است نگرانم که این بغض سنگین درگلویم لانه کند ویاباترکشش چشمانم را پرازسیلاب کند اگربه من نگاهی کند حاجتم راخواهم گرفت وبغض رهایم خواهدکرد آه.دلم برای آن رویای عاشقانه چه دلتنگ است ودلش می خواهد که اورا درآغوش کشد آن جلوه نورانی آسمانی را عمری دوباره خواهم داشت ودنیایی طوفانی بادیدارموعودآسمانی شایدببینمش
Design By : Pichak |